H.10

































ミ♥ミروزآنـِـــهـ هـــایِ مَــــنミ♥ミ

اگر عشق با ما سریاری نداشت،،،تو به من قول وفاداری بده..

ســــــــــلام

با همی جــــــــــونم آشتی کردم

دیشب آشتی کردیم,,این قهرمون خیلی طول کشیدولی اصل اینه آشتی کردیم!

دیروز درکل روز خوبی بودی بخاطر اینکه:1.با عشقم آشتی کردم،2.باباجون بعد از دو هفته از ترکیه اومد،با کلی سوغاتی خوب

صبح رفتم خونه خالم..توی راه  همی زنگ زد حرف زدیم..بعدکه رسیدم ماشالله خالم خونه نبود دخترخالم و دوستش بودن یه غذا درست کرده بودن که دلت نمیومد نگاش کنی.......(البته من بلد نیستم غذا درست کنم)همی باز زنگ زد حرف زدیم مامانش صداش زد منم گفتن:میری شام بخوری؟گفت:شام؟گفتم:اوهوم......که گفت:چقدر از اون غذا خوردی؟؟؟گفتم:یه قاشق..........گفت:وای بحال اونا که بیشتر خوردن....تازه فهمیدم چه سوتی دادم به جای ناهار گفتم شام

بعـــدش هم مینا(دوست راحله(دخترخالم))اب ریخت روی راحله بعد راحله ریخت روش...من وسایلمو جمع کردم بردم توی اتاق گذاشتم تا خیس نشن.........وقتی برگشتم راحله یه لیوان اب ریخت روم..منم دررفتم و توی اتاق رفتم و درو بستم...راحله گفت بیا مینا رو خیس کنیم هست اشپزخونه..منم درو که باز کردم یهو کلی اب خالی شد روم..نامردا دو شیشه نوشابه پر کرده بودن..کامل خالی کردن روم ...منم که دیگه خیس شده بودم رفتم یه جا نوشابه پر کردم اول رفتم سراغ راحله گرفتمش خالی کردم کل اب رو روی سرو لباسش...بعد رفتم سراغ مینا یه شیشه نوشابه هم خالی کردم روی اونا.........کامل خیس شده بودن.....بعد رفتم توی اتاق درو بستم وقتی اونا قول دادن خیس نکنن و دیدم چیزی دستشون نیست اومدم بیرون......وای هرسه تامون خیس شده بودیم ...حتی اب از لباسامون چکه میکرد........لباسامونو گذاشتیم خشک بشه...وکلی بعد خندیدیم.

چندساعت بعد رفتم خیابون برای داداشم کیک بگیرم چون تولدش بود...تولد 10سالگیش

بعدش رفتم خونه و براش تولد گرفتیم...

براش یه گردن بند خوشگل گرفتم!

 



نظرات شما عزیزان:

بهنام
ساعت19:04---9 مرداد 1391
وبلاگ خیلی قشنگیه به منم یه سر بزن

فاطمه شیطون
ساعت16:59---6 مرداد 1391
مرسی ارغوانجان از نظر و بازدیدت وبلاگ شما هم زیباس

مينا
ساعت15:14---22 تير 1391
سلام ارغوان جونم خيليييييييييي گليييييييي

mina
ساعت0:02---19 تير 1391
سلام گلم هووووووووووووووووووووررررررااا اااااااااااا
خوبي ارغوان جونم؟ تولد داداش گلت مبااااااركه عزيزم درسته گذشته اما دوست داشتم تبريك بگم عزيزم دلم برات تنگ شده بود


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





تاريخ سه شنبه 6 تير 1391برچسب:,سـاعت 19:26 نويسنده ارغــ♥ـــــوان| |

MiSs-A